loading...
سرزمین پارسیان
سرباز فدایی کورش بزرگ بازدید : 13 یکشنبه 14 اسفند 1390 نظرات (0)

 

در روزهایی که دکتر محمد مصدق را در بیدادگاه فرمایشی شاه در لشگر 2 زرهی محاکمه می‌کردند،کسانی به عنوان تماشاچی به دادگاه می ‌رفتند که مجوز شرکت در آن را داشتند. مثل خبرنگاران مطبوعات و عده‌ای از ماموران امنیتی.

در یکی از جلسات، ملکه اعتضادی نیز شرکت کرد و موضوع جلسه آن روز، دفاع دکتر مصدق و وکیل دافعش سرهنگ جلیل بزرگمهر و رد ادعانامه دادستان ارتش - سرهنگ حسین آزموده بود. 

هنگامی که مصدق باشور وهیجان از خدمات صادقانه‌اش به مردم و مملکت سخن می‌گفت و دستهای مرتعشش را حرکت می‌داد، ملکه اعتضادی که در ردیف تماشاچیان نشسته بود از جا برخاست و با صدایی بلند، رو به دکتر مصدق گفت: یک پیرمرد سیاسی که مملکت را به پرتگاه سقوط کشانده، نباید در دادگاهی که به خیانت‌های او رسیدگی می‌کند، بترسد و بلرزد. 

دکتر مصدق، رو به عقب برگرداند و گویندۀ این جملات را شناخت و گفت: خانم! منارجنبان اصفهان، قرن‌هاست می‌لرزد و هنوز پابرجاست. 

از این پاسخ صریح و ابهام‌دار، اکثر حضار، حتی رئیس و منشی‌های دادگاه نیز به خنده افتادند و "خانم ملکه" با سرافکندگی بسیار در جایش نشست و پس از لحظاتی دیگر سالن دادگاه را ترک کرد. 

بن مایه: پژوهشنامۀ تاریخ مطبوعات ایران، ص 41و42

 

 

 

 

از دفاعیات دکتر مصدق در دادگاه شاه

 

«…. من خود میدانم که یک گناه بیشتر ندارم، و آن این که تسلیم تمایل خارجیان نشده، و دست آنان را از منافع ثروت ملی کوتاه کرده ام…»

 

«… برای روشن شدن افکار نسل جوان، از حقیقتی پرده بر می دارم. یک نخست وزیر قانونی را به زندان می اندازند، و روی میز اتهام می نشانند..»

 

«…. از نظر ما اجنبی، اجنبی است. شمال و جنوب فرق نمی کند و موازنه بین آن ها یگانه راه نجات ملت عزیز ماست…»

 

 

 

 

 

 

ای مصدق ثنا سزاست تو را

 

همت اندر خور ثناست تو را

نفتخواران حیله‌آور پست

رشته چاره‌شان ز تو بگسست

 

راستی را که مرد مرد تویی

 

زانکه با دیو در نبرد تویی

 

گرچه انگیخت او به حیله سپاه

 

یک سر مو دلت نگشت از راه

 

سخنی مختصر بگویم من

 

در دلت نیست جز که حب وطن

 

عید نوروز بر تو فرخ باد

 

هرچه پرسی ز بخت پاسخ داد

 

 

 

«بدیع‌الزمان فروزانفر – نوروز ۱۳۳۲»

 

 

 

 

 

 

 

" در نیم‌قرن اخیر در دنیا سیاستمداری با چنین خصوصیات وجود نداشته است. روش دکتر مصدق در حکومت و سیاست محکم و تغییرناپذیر است و این در کمتر نخست‌وزیری دیده شده است. مصدق کشور ضعیف و تنهایی را به یک امپراتوری قوی و کهنسال غالب کرد و تمام نقشه‌های امپریالیسم انگلیس را نقش برآب کرد. " ریوارول پاریس

 

" وجود نحیف دکتر مصدق از کوه البرز محکمتر و از نفت آبادان آتشی‌تر و سوزان‌تر است. "مجله تایم – ۱۹۵۱

 

" ... هنگامی‌ که مصدق در ایران به اصلاحات اساسی دست‌زد ما به وحشت افتادیم. این مرد که من به خود می‌بالم که او را دوست خود بخوانم مردی دموکرات بود... ما با انگلیسی‌ها همدست شدیم تا او را از میان برداریم. در این راه توفیق یافتیم ولی از آن روز دیگر در خاورمیانه از ما به نینکنامی یاد نشده است ..." ویلیام دوگلاس، قاضی دیوان عالی ایالات متحده امریکا

 

" در صفحات تاریخ نیم‌قرن مبارزات سیاسی مصدق کوچکترین لکه غفلت و قانون‌شکنی مشاهده نمی‌شود و باکسانی که به ضرر ملت و مملکت کار می‌کردند مبارزه نموده و اندک توجهی به خطراتی که او را تهدید می‌کرده است نداشته." سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا – ۱۷ / ۴ / ۱۳۳۰

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 10
  • بازدید کلی : 157